شهرستان سرپل ذهاب با مساحتي بالغ بر 1271 كيلو متر در 45 درجه و 52 دقيقه طول شرقي و 34 درجه و 24 درجه عرض جغرافيايي در غرب كشور جمهوري اسلامي ايران و منتهي اليه شيب ارتفاعات زاگرس بر سر راه بين المللي تهران – بغداد موسوم به جاده كربلا با قدمتي بالغ بر 2800 سال قبل ازميلاد حضرت مسيح (ع) با فاصله 665 كيلومتري از تهران واقع گرديده است و از شهرستانهاي مرزي و باستاني و زر خيز استان كرمانشاه مي باشد. قدمت آن بر اساس مطالعه آثار باستاني و كتيبه هاي آن از قبيل كتيبه و سنگ نوشته آنوباني ني پادشاه لولوبي ها كه در ضلع شمال شرقي كه بر سينه رشته كوه هميشه استوار زاگرس حك شده كه يكي از قديمي ترين و به عبارتي اولين هنر معماري روسنگ آسيا بشمار مي رود و نيزدكان داوود، طاق گرا و دهها اثر باستاني و تاريخي ديگر قابل دستيابي و استخراج است.
اين شهرستان از شمال به شهرستان جوانرود، از غرب به شهرستان قصرشيرين و كشور عراق، از شرق به شهرستان اسلام آباد و از جنوب به شهرستان گيلان غرب محدود شده است. ارتفاع متوسط شهرستان از سطح دريا 550 متر بوده و در يك تغيير ناگهاني ارتفاع نسبت به شرق شهرستان در فاصله بطول كمتر از 10 كيلو متر پس از طي گردنه پاطاق به بيش از1000 متر ميرسد كه اين خود باعث ايجاد طبيعتي بسيار جذاب، دلپذير و كاملاً متفاوت با اقليم سر زمينهاي قرار گرفته بر روي ارتفاعات مذكور شده است. علاوه بر آن، اين امر باعث ايجاد جريانهاي آب سطحي و تغذيه سفره هاي زيرزميني دشتهاي حاصلخيز اين شهرستان گرديده كه نعمتي بس عظيم و حياتي است و در كمتر مكاني از عالم هستي شاهد آن مي باشيم. این شهرستان در جلگه اي نسبتاً وسيع كه اطراف آن را ارتفاعات و تپه ماهور هايی احاطه كرده قرار گرفته است كه باعث ایجاد دشتهاي مستعد و حاصلخيز دشت ذهاب، قلعه شاهين، دیره، ریخک و... شده كه به نوبه خود به لحاظ دارا بودن رودخانه ها، سرابها و چشمه سارهاي متعدد و فراواني از جمله رودخانه الوند، دله شير، هواسان، جگيران، كلم كبود و سراب ماراو، گلو دره، پيران، سرابگرم، قره بلاغ، قلعه شاهين، ماميشان و ... منحصر به فرد مي باشد .
|
اين شهرستان به لحاظ پيشينه تمدن تاريخي و باستاني داراي آثار متعددي حدوداً سي و دو اثر بوده كه ميتوان از آثار دوره اسلامي بقعه مباركه احمد ابن اسحاق از محدثين و صحابه ائمه و وكيل خاص امام حسن عسگري (ع) و ملاقات كننده امام زمان (عج) و سفير خاص آن امام همام (ع) در قم بوده كه مدفن ايشان از گذشته هاي دور دراين شهرستان همواره ملجاء و مورد توجه ارادتمندان بوده و همچنين آثار نقش برجسته دوران حكومت ماد ، دكان داوود ، طاق گرا ، آثار برجسته و نقوش مربوط به دوران هخامنشي، ساساني، اشكاني اشاره نمود كه اين خود حكايتي بر قدمت اين شهر در گذشته ها و اعصار دارد. اين شهرستان به لحاظ پيشينه فر هنگي ريشه دار داراي خرده فرهنگهاي متنوع، ايلات و طوايف متعددي با گرايش به اعتقادات و باورهاي مذهبي گوناگون (شيعه، سني، اهل حق) است كه ساليان سال در كمال يكرنگي و وحدت گذران زندگي نموده به طوري كه در طول هشت سال دفاع مقدس در جهت حفظ و حراست كيان مقدس ايران اسلامي از هيچ كوششي فرو گذار ننموده و در راه پاسداري از حدود و ثغور مملكت خويش تعداد 803 نفر شهيد و 163 نفر آزاده و 840 نفر جانباز تقديم اين انقلاب نموده است.
از جمله آثار دیگر این شهرستان می توان به موارد زیر اشاره نمود:
نقش آنوباني ني – نقش برجسته كتيبه دار – قربانگاه – آتشدان – پله ها و صفه – دكان داوود – مرد مادي در حال نيايش – برد عاشقان – كتيبه اشكاني – سنگ نبشته مردوك آپال ايدين – زيچ منيژه در ابتداي دشت قلعه شاهين – قلعه منيژه – حوض منيژه - قلعه شاهين – زيجگه سراب – نقاره كوب – برج هزارگريه – برج كل گاراه – قلعه مريم – تپه سراب ذهاب – آتشگاه سراب ذهاب– نهر والاش – برج والاش – آتشكده كويك – آتشدان برد عاشقان – دروازه جبال - قلعه سرخ ديزه – تاق گرا – قصر پاتاق – گور حمزه قاري – قريه مله ديز نقش پادشان لولوبي
این شهرداراي يك مسافرخانه ميباشد و در صورتی که قصد اقامت بیش از یک روز را دارید این نکته را مد نظر داشته باشید. مکان های زیادی برای چادر زدن وجود دارد. پارک جنگلی شهر و پارک داخل شهر مکان های مناسب و البته کاملا امنی هستند که با خیال راحت می توانید در آن اقامت کنید.
سنگ نوشته آنوبانی نی
نقش برجسته آنوبانینی اثری به جا مانده از آنوبانینی پادشاه لولوبیها است. لولوبیها از اقوام زاگرس نشین بوده و پیش از آریاییها (پارس و ماد) ، در چهارهزار و هشتصد سال پیش زندگی میکردند. نقش برجسته آنوبانینی در 120 کیلومتری کرمانشاه و در شهرستان سرپلذهاب و برصخرهای معروف به میانکل قرار دارد .
در آخرین بازدید تیم آنوبانینی که در تاریخ 5 اسفندماه 1385 صورت گرفت؛ علاوه بر دو نقش شناخته شده، دو نقش برجسته دیگر توسط اهالی محل نشان داده شد که حکایت از غنای تاریخی منطقه و در عین حال ناشناخته بودن آن دارد. یکی از آثار بر روی کوه سمت راست و در ضلع شمالی کوه، در زیر غاری کوچک واقع شده و اثر دیگر بر روی کوه سمت چپ و در ضلع جنوبی آن حک شده است. البته این دو نقش برجسته نیز به سرنوشت هم نوعان خود دچار شده اند و فرسایش های طبیعی و غیر طبیعی باعث گردیده دیدن آنها به سختی امکان پذیر باشد. به هر حال در ادامه، محور صحبت بر روی نقش شناخته شده و معروف آنوبانی نی خواهد بود .
با توجه به شباهت بسیار بین نقش برجسته آنوبانی نی و کتیبه بیستون، میتوان مقدمات آن را برای ثبت در فهرست آثار جهانی به عنوان الحاقیه بیستون آماده کرد. این نقش برجسته یکی ازقدیمیترین نقش برجستههای کشور است که حداقل دو هزار سال از کتیبه داریوش قدیمیتر است. این اثر در ارتفاع نسبتا زیادی از سطح زمین (حدودا 16 متر) و در منطقه ای دور از دسترس قرار دارد. همین عامل احتمالا مهمترین دلیل برای سالم ماندن آن در طول هزاران سال می باشد. جنگ تحمیلی در سالهای اخیر شاید بیشترین آسیب را در طول تاریخ به این اثر زده باشد. 30 درصد این اثر بر اثر ترکشهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آسیب دیده است .
موقعیت سنگ برجسته آنوبانی نی و سنگ برجسته اشکانی
این نقش برجسته تصویری از آنوبانینی، الهه نینی و 9 اسیر است. سطحی که نقش بر آن حجاری شده به دو قسمت تقسیم شده در قسمت بالا و سمت چپ آنوبانینی که پای چپ خود را روی سینه اسیری نهاده ، قرار دارد. او در دست چپ که روی سینه نهاده کمان و نیزهای و در دست راست تبری دارد. نیمتنه شاه برهنه است و دامنی از کمر تا زانو او را میپوشاند. کمربندی با تزئین ویژه این دامن را نگه میدارد. آنوبانینی کفشهای بندی به پا دارد. در زیر پای چپ او اسیری قرار دارد که یک حلقه بینی و دست راست او را به هم گره زده است. شست چپ پای الهه نینی از میان این حلقه رد شدهاست. الهه با پیراهنی مطبق (طبقهطبقه) که شانه راست او را نمیپوشاند در مقابل پادشاه ایستاده و با دست راست حلقهای را رو به شاه گرفته است. در دست چپ نیز نیزهای فلزی دارد . این نیزه از بینی دو اسیر پشت سر او گذشته است. تمامی اسیران نقش آنانوبانینی برهنه هستند و تنها یکی از آنها کلاه بر سر دارد. آرایش موی این اسیر با بقیه اسیران متفاوت است .
تصویری بازسازی شده از سنگ برجسته آنوبانی نی در زیر پای الهه و دو اسیر پشت سر وی کتیبه ای به زبان اکدی بدین مضمون نوشته شده است :
“آنوبانی نی پادشاه لولو بوم تصویر خویش و تصویر نی نی را بر کوه بادیر نقش کرد . آن کس که این لوح را محو کند به نفرین و لعنت آنو، آنونوم، بل، بلیت، رامان، ایشتار، سین و شمش گرفتار باد و نسل او بر باد رواد ”.
به دلیل شباهت زیاد، بسیاری اعتقاد دارند که داریوش کتیبه بیستون را با الهام از آنوبانینی بر دل کوه بیستون حک کرد. هر دو نقش در یک شاهراه ارتباطی باستانی قرار دارند. این شاهراه پس از گذر از بیستون، طاقگرا را پشت سر میگذارد، از سرپلذهاب محل نقش آنوبانینی میگذرد و به بینالنهرین میپیوندد. همچنین در هر دو نقش پادشاهان فاتح تجسم شدهاند و هر دو تیر و کمان دارند. تعداد اسیران در هر دو نقش 9 نفر هستند. البته بعدها آخرین پادشاه سکاها تصویر خود را روی کتیبه بیستون نقش میکند .
در هر دو نقش قد اسیران از قد پادشاهان کوتاهتر است. هر دو پادشاه پا روی سینه یکی از اسیران گذاشتهاند. در هر دو نقش دست اسیران از پشت بسته شده و قدرت پادشاهان به توجه و توفیق خدایان بستگی دارد. در هر دو نقش الههها نقش نماینده خدا را دارند که حلقه قدرت را به پادشاهان میدهند .
البته تفاوت هایی مابین این دو اثر نیز وجود دارد. برخلاف کتیبه بیستون، در نقش آنوبانینی از ملازمان خبری نیست. همچنین در کتیبه بیستون اسرا در یک صف قرار دارند اما در نقش برجسته پادشاه لولوبی اسرا در دو صف نقش شدهاند. در آنوبانینی همه اسرا برهنهاند اما در کتیبه بیستون همه لباس به تن دارند. در نقش آنوبانی نی، ایشتار اسرا و دشمنان پادشاه را خود به دست پادشاه میدهد اما در بیستون فروهر هیچ نقشی ندارد و تنها در بالای نقش حک شده است .
علاوه بر نقش ذکر شده، در سمت چپ رودخانه بر روی کوه دیگری در فاصله حدود 100 متری نقش دیگری وجود دارد که البته به دلیل شرایط نامساعد جوی برجستگی آن تا حد زیادی از بین رفته و در شرایط نوری خاص و با دقت فراوان می توان آنرا دید. این نقش نیز در ارتفاع و در نقطه ای صعب العبور قرار دارد. در این نقش، تصویر دو نفر دیده می شود. نفر سمت چپ مردی را با مشخصات آنوبانی نی به حالت ایستاده و به صورت نیم رخ نشان می دهد. وی کلاه نمدی بر سر، لباس کوتاه مطبقی بر تن، سلاحی در دست راست و کمانی در دست چپ دارد و پای چپ خود را بر روی سینه اسیری نهاده است. در مقابل او نیز رب النوعی به حالت ایستاده حجاری شده است. این الهه نیز کلاه بزرگی بر سر و پیراهنی تا مچ پا بر تن دارد. وی در حال اهداء حلقه سلطنتی به شخصیت مقابل خود است. در حدفاصل این دو شخصیت، دایره ای نقش شده که در داخل آن ستاره ای چهار پر دیده می شود .
در پایین نقش برجسته آنوبانی نی، نقش برجسته یکی از حاکمان اشکانی سوار بر اسب دیده می شود. شاه اشکانی با بدنی نیم رخ و صورتی تمام رخ حجاری شده است. وی کلاهی شرابه دار بر سر دارد و گوشه های بلند آن بر روی شانه هایش افتاده است. پیِراهن او کوتاه - تا بالای ران – و شلوارش گشاد است. سوار با دست راست افسار اسب را گرفته است. در جلوی او مردی از بزرگان به حالت ایستاده، در حال اهدای گل به شاه، حجاری شده است. در گوشه چپ این نقش، کتیبه ای به خط پهلوی به این مضمون نوشته شده است : “این پیکر گودرزشاه بزرگ پسر گیو ”.
نقش برجسته دوره اشکانی
برای دیدن این نقوش باید کمی تلاش کنید . از میان شهر باید بگذرید و از خیابانهای تو در تو و بدون اسم سراغ میان کل و یا در اصطلاح محلی ناو کل را بگیرید. البته تنگه بین این دو کوه از همه جای شهر کوچک سرپل ذهاب دیده می شود. رودخانه ای شهر نیز می تواند راهنمای خوبی باشد. برخلاف جهت رودخانه حرکت کنید تا به میان تنگه برسید. پیاده طی کردن این مسیر هم خالی از لطف نیست. شهر کوچک است و از مرکز شهر که به اسم چهار راه احمد بن اسحاق یا چهار راه میر احمد شناخته می شود تا کنار نقوش کمتر از یک ربع ساعت طول می کشد. برای دیدن نقوش سمت چپ، قسمت انتهایی کوه سمت چپ را دور زده و سعی کنید از همان پایین و روی جاده نقش را بیابید. دو نقش در دو طرف کوه و تقریبا به صورت قرینه نسبت به هم قرار گرفته اند .
موقعیت سنگ نوشته آنوبانی نی
برای دیدن نقوش سمت راست باید کمی بیشتر تلاش کنید. دو نقش (آنوبانی نی شناخته شده و نقش پادشاه اشکانی) در داخل حیاط یک دبیرستان دخترانه قرار دارد و احتمالا در ساعاتی که دبیرستان تعطیل است باید برای دیدن آن بروید و البته در این زمان هم باید از بابای مدرسه کلی خواهش و تمنا کنید که شما را راه بدهد. البته در آخرین بازدید تیم آنوبانینی؛ ظاهرا اقداماتی برای مجزا کردن نقوش از مدرسه در حال انجام بود. نقش سومی هم بر روی همان کوه وجود دارد که برای دیدن آن باید زیر غار کوچک کنار نقش قدیمی آنوبانینی را جستجو کرد.
شاید اگر صفحات تاریخ2800سال قبل از میلاد خبر از وجود دو شهر»پیتان«و»هالمان«بر دامنه كوه پاتیر سرپل زهاب نمی دادند ، »آنوبانی نی«بعنوان حاكم قوم »لولوبی« از كهن ترین اقوام ایرانی نقش پیروز های خود را بر سینه كوه پاتیر نقر نمی كرد،»نارام سین«پادشاه مقتدر »آكدی«سنگ نبشته فتح خود را كه به گفته»راولینسون«قدیمی ترین سنگ نوشته آسیاست بر جای نمی گذاشت،سنگواره ی»مردوك آپال آیدین«كه امروز در موزه ملی ایران خودنمایی می كند نشان از شكوه تاریخ این شهر نمی داد،»طاق گرا«از شكوه اشكانیان حكایت نمی كرد،»دكان داوود«مقبره ی»ایویخ توویگو«آخرین پادشاه مادها را در خود نمی گرفت،نقش»تاردونی«زمان آكدی ها در روستای هورین شیخان وجود نداشت،نقش»اردوان اشكانی«بر كوه میانكل در حال خودنمایی نبود،»زیج منیژه«،»زیج مریم«،»قلعه شكربانو«،»قلعه شاهین«،»برد عاشقان«و...نبودند و نیز نامهای باستانی»پیتان«،»هالمان«،در زمان لولوبیان»كاله«در زمان آشوریان،»كالمانو«، در زمان كاسی ها»اكارسالو« در زمان عیلامیان،»خل یا خلمان«در زمان پارتی ها،»زگری پل«و»پولیس هلنی«در زمان حاكمیت یونانیان بر منطقه،»زردز»و»زرزاو«در كتاب اوستا،»زارگوپولی«در یكی از دوره های باستانی،»اكراپل«در زمان هخامنشیان،»كلونی تیس«در زمان حاكمیت رومیان بر منطقه،»خسرو شاذ فیروز«و»بلاشگرد« و»هلوانكی«در زمان ساسانیان،»درتنگ«در یكی دیگر از دوره های باستانی و دیگر نامها وجود نداشتند و یا در زمان حكومت بنوعنازیان،این شهر به مدت156سال پایتخت حكومتشان نبود و»راولینسون«آن را یكی از هشت شهر باستانی دنیا نمی دانست و...هرگز باورمان نمی شد كه شهرستان سرپل زهاب با این همه قدمت تاریخی و ارزش آثار باستانیش امروزه شهری ناشناخته در مرز دو كشور ایران و عراق باشد و آثار گرانبها و با ارزشش نیز به اندازه مردم فراموش شده اش فراموش شده باشند .
گزافه نیست اگر بگوییم كه اگر هر كدام از آثار ذكر شده در این شهر در جایی دیگر بغیر از استان كرمانشاه و شهرستان سرپل زهاب بودند و در جایی مانند اصفهان و شیراز و مشهد و كرمان و یزد قرار داشتند امروزه آوازه آنها به جایی رسیده بود كه مسئولین سازمان میراث فرهنگی استان كرمانشاه و شهرستانهای آن بودجه هایی را برای برپایی اردوهای گردشگری جهت بازدید از آنها اختصاص می دادند كه هم استانی هایمان بروند و قدیمی ترین سنگ نوشته آسیا و یا فتح نامه یكی از كهن ترین شاهان تاریخ این سرزمین را از نزدیك ببینند.